تخفیف‌ها و قیمت جشنواره‌ها در قیمت فروش در نظر گرفته نمی‌شود
توجه : برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .

شهید سید محمد حسینیShahid mohammad Hoseini

محل خدمت: سپاه پاسداران شناسه ایثار شهید : 0127004 دسته:

«سید محمد حسینی» با نام جهادی «حشمت» از فرماندهان تیپ فاطمیون بود که در عملیات درعا مجروح شد. این فرمانده مخلص پس از تحمل ماه ها جراحات  سرانجام 15 مرداد ماه 1394 بر اثر شدت جراحات به فیض شهادت نائل آمد. در بهمن ماه 1393 عملیات پاکسازی ریف درعا تدبیر شده بود که قرار نبود سید محمد در آن شرکت کند و در حال برگشتن به پشت جبهه بود. ایشان در نهایت، پس از برخورد با یکی از نیروهای جوان فاطمیون جای خود را با او عوض کرده و در عملیات پاکسازی شرکت نمود. سیدمحمد حسینی در آن عملیات با مین ضد نفر برخورد کرده که منجر به منقطع شدن پای راستش و پای چپش هم سیبل ترکش‌های متعدد می‌شود.

تلاوت سوره مبارکه الرحمن به نیت این شهید

1,000,000 تومان

1,878 بار دیده شده
مقایسه
از فرماندهان مخلص تیپ فاطمیون با نام جهادی حشمت

«سید محمد حسینی» با نام جهادی «حشمت» از فرماندهان تیپ فاطمیون بود که در عملیات درعا مجروح شد. این فرمانده مخلص پس از تحمل ماه ها جراحات  سرانجام 15 مرداد ماه 1394 بر اثر شدت جراحات به فیض شهادت نائل آمد.

یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون در خصوص نحوه مجروحیت شهید حسینی به خبرنگار ما گفت: در بهمن ماه 1393 عملیات پاکسازی ریف درعا تدبیر شده بود که قرار نبود سید محمد در آن شرکت کند و در حال برگشتن به پشت جبهه بود. ایشان در نهایت، پس از برخورد با یکی از نیروهای جوان فاطمیون جای خود را با او عوض کرده و در عملیات پاکسازی شرکت نمود. سیدمحمد حسینی در آن عملیات با مین ضد نفر برخورد کرده که منجر به منقطع شدن پای راستش و پای چپش هم سیبل ترکش‌های متعدد می‌شود.

برچسب:
اطلاعات کلی
سن

16

تصاویر شهید

نامه دختر شهید

نامه دختر شهید مدافع حرم سید محمد حسینی ، اسماء سادات حسینی در دلتنگی پدر


“بسم رب الشهدا و الصدقین”

سلام ، سلام بر پدری که سال هاست او را ندیده ام سلام بر پدری که سال هاست که در رویاهایم با او نجوا می کنم در کودکی با او حرف میزدم ، مخندیدم ، با او بازی میکردم اما الان کنار من نیست. پدر جان حالا بزرگ شده ام اون قدر بزرگ شدم که برایت دلنوشته می نویسم و این دلنوشته را برای این عزیزان میخوانم. یادمه منو بغلت می شوندی از خاطرات جنگ بهم میگفتی بابا جون خیلی دلم میخواد شبا بیای تو خوابم باهام حرف بزنی ، بغلم کنی این روزا خیلی دل تنگت می شم. این روزا وقتی که میرم مدرسه وقتی که می بینم پدرها دونبال دختراشون میاد خیلی دلم میگیره خیلی دلم تنگ میشه این روزا بیشتر دل تنگت میشم وقتی میبینم با دختراشون مهربونی میکنن وقتی میبینم به دختراشون لبخند میزنند نا خود آگاه اشک تو چشام جمع میشه به یاد لبخند های تو می افتم راستشو بخوای بابا اول حسرت میخوردم که چرا پدر ندارم اما وقتی خوب فکر میکنم میبینم پدر شجاع من بهترین هدیه رو به من که دخترش بودم داد. پدر قهرمانم به من امنیت داد به من آرامش داد به من صلح و صفا را به یاد داد به من انسانیت و آزادگی را یاد داد نه فقط به من بلکه به تمام دختران این سرزمین این هدیه رو داد.

پدرم دلم برای بودنت تنگ است. اما تنها قاب عکس توست که مرحم این دل تنگ من میشود. راستی پدر بعضی وقت ها بر سر مزارت می آیم می خواهم تورا صدا بزنم می خواهم از رویاهایی برایت بگویم که میدیدم. چقدر درد می کشی میدیدم پایت قطع شده بود ، تشنج می کردی جوریکه کل بدنت می لرزید مجروح بودی اما باز هم به من لبخند میزدی باز هم دست نوازشت را بر سر من میکشدی. کاش میشد شب به خوابم بیای دوباره ببینمت دست هایم را به دو رگردنت حلقه بزنم با هام حرف بزنی بهم بخندی باهام بازی کنی که خیلی دلتنگ میشم وقتی که خیلی گریه میکنم یاد پدرم میوفتم که داستان حضرت رقیه رو برام تعریف می کرد.

به یاد سختی هایی که دختر امام حسین کشید اینجاست که میگم جان ها به فدای حضرت رقیه من حداقل جنازه پدرم را دیدم اما دل ها بسوزه برای دختر امام حسین که چهل منزل با سر بریده پدر سفر کرد. دل ها بسوزه برای عمه جانمان حضرت زینب که این همه سختی کشید و این جا میگویم آفرین به پدر من آفرین به برادران پدرم کسانی که جنگیدن که نزاشتند که اسارت عمه جانمان حضرت زینب ، عمه جانمان حضرت رقیه تکرار بشه و امروزه که بزرگ شدم آن قدر با تمام سختی هایی که کشیدم با تمام دلتنگی ها با افتحار اسم تو را بلند صدا میزنم پدر قهرمانم ، سید محمد حسنینی که نام جهادیت حشمت بود شیر دمشق من.

پدر خواهی اگر بین وفای دختر خود را

نگاهی کن زیر پای خویش

بالا کن سر خود را

اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد

بزرگی کن ببوس این دختر کوچک تر خود را

به دنبال مسافر آب میریزم

معذورم کنون ریزم به پایت اشک چشمان تر خود را


نامه دختر شهید مدافع حرم سید محمد حسینی ، اسماء سادات حسینی در دلتنگی پدر
نامه دختر شهید مدافع حرم سید محمد حسینی ، اسماء سادات حسینی در دلتنگی پدر

 

برای دانلود کلیک نمایید.

نامه دختر شهید مدافع حرم سید محمد حسینی ، اسماء سادات حسینی در دلتنگی پدر 

لطفا پیش از ارسال دلنوشته خود درباره شهید موارد زیر را مطالعه و بررسی نمایید.

الف) متن دلنوشته شما قبل از انتشار در وبسایت ، به طور دقیق بررسی می گردد و پس از تایید با نام خودتان برای عموم منتشر می گردد. بنابراین خواهشمندیم در ارسال متن خود دقت نمایید.

ب) در صورتی که دلنوشته ارسالی شما دارای محتوایی باشد که بتوان روی آن کار بیشتری کرد ، با هماهنگی خودتان ، ویراستاران وبسایت از نظر ادبی آن را ویرایش نموده و پس از ایجاد شاخ و برگ مناسب ، نسبت به انتشار آن در بخش های دیگر وبسایت اقدام می نمایند.

ج) توجه نمایید که از انتشار محتوای دارای اصطلاحات و الفاظ نامناسب ، محتوای مغایر با قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران و هرگونه محتوایی که رنگ و بوی سیاسی و جناحی داشته باشد ، جدا معذوریم.

د) استدعا داریم که فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌ از‌ حدِ معمول ، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. تنظیمات دقیق متن ارسالی شما توسط ویراستاران وبسایت انجام می گردد.

اولین کسی باشید که خاطره شهید می نویسد “شهید سید محمد حسینی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نقد و بررسی‌ها

هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.