شگاه آقا امام زمان (عج) منجي عالم بشريت و با سلام بر امام خميني رهبر و راهنماي مسلمانان جهان و با سلام بر تمامي شهدا كه با ريختن خون خود در راه اسلام خود سوختند و راه را براي ديگران روشن ساختند و با سلام بر اسراء كه از امام خود امام موسي كاظم (ع) درس گرفتند و با اينكه ظاهراً اسير دشمن هستند ولي آزاد مردان واقعي آنها هستند و با سلام بر تمامي معلولين كه از دادن جان و اعضاء بدن خود در راه اسلام كوتاهي نكردن و با سلام بر تمام مجروحين كه خون خود را به پاي درخت اسلام ريختند كه درخت اسلام جز با خون با چيز ديگري رشد نميكنند.
خداوندا: تو را شكر ميكنم كه مرا در اين موقعيت از زمان قرار دادي و رهبري مانند امام خميني را به ما عطاء كردي. امامي كه از هر نظر الگوي ما است. امامي كه سالها براي حفظ اسلام تلاش ميكند. امامي كه تنها به مبارزه بر عليه استكبار و استعمار برميخيزد و امامي كه فقط و فقط به حفظ اسلام و رضا و خشنودي تو فكر ميكند پس ما را از رهروان واقعي خط امام قرار بده.
خداوندا: تو را شكر ميكنم كه مرا داخل قوم و ملتي قرار دادي كه خود خواستند و تو هم آنها را از بند ظلم و ستم رهايي بخشيدي و در راه راست قرار دادي.
خداوندا: تو را شكر ميكنم كه مرا در مقابل مشكلات ياري دادي و توانايي و قدرت ايستادن دربرابر مشكلات را به من از روي رحمت و لطف خود عطا كردي.
خداوندا: تو را شكر ميكنم كه مرا در بين مخلصين و دوستان خود آوردي و نگذاشتي كه از راه منحرف شوم و در راهي مرا قرار دادي كه لياقت قرار داشتن در اين راه و بودن بين دوستان تو را نداشتم چرا كه وقتي مخلصين و دوستان تو را ميبينم كه چه خالصانه قدم به اين راه گذاشتهاند و از همه چيز خود گذشتهاند و فقط رضاي تو را در نظر دارند از خودم خجالت ميكشم كه نتوانستم در اين مدت كه بين آنها بودم خودم را بشناسم وآن قدر در گناه و لهو و لعب غرق بودم كه تو را كاملاً از ياد برده بودم از ياد برده بودم كه از همان لحظهاي كه به دنيا آمدم دست لطف تو بالاي سر من بود و مرا از همه بلاها حفظ ميكرد.
از ياد برده بودم تمام نعمتهايي را كه از اول عمرم به من عطا كردي نعمتهايي كه خيلي از آنها را وقتي به من عطا كردي خودم هم متوجه نشدم و تا آخر عمر هم متوجه نخواهم شد و بعد از مرگ برايم آشكار ميشود. خدايا توهم خود خوب ميداني كه فقط جاي تو را ياد ميكردم كه مشكلي برايم پيش ميآمد و هيچكس نميتوانست آن مشكل را حل كند و وقتي از همه نااميد ميشدم از تو كمك ميخواستم و وقتي آنچه را كه ميخواستم به من ميدادي باز تو را از ياد ميبردم و دوباره شيطان بر من غلبه پيدا ميكرد و از تو غافل ميشدم. خدايا يكي از بزرگترين نعمتهايي كه به من عطا كردي و من قدر آن را ندانستم حضور در ميدان جنگها بود چرا كه وقتي انسان در ميدان جنگ قرار ميگيرد مشكلات زيادي برايش فراهم ميشود. البته من و امثال من كه ايمانمان ظاهري است اسم آنها را مشكلات و سختي ميگذاريم ولي آنها كه تو را شناختند و في سبيل الله وارد ميدان شدهاند و چيزي جز خشنودي تو را درنظر ندارند. نه تنها اين مشكلات آنها را آزار نميدهد بلكه از روبرو شدن با سختيها لذت هم ميبرند و شايد درك اين مسئله براي ما خيلي مشكل باشد كه مگر ميشود كسي از سختي خوشش بيايد درك اين مسئله براي كسي سخت است كه از اول عمر خود در راحتي زندگي كرده است و وقتي هم كه انقلاب شد و مسئله جنگ پيش آمد به جاي حضور در جبهه و روبرو شدن با مشكلات سعي در اين داشته است كه هر چه بيشتر وسايل آسايش خود را فراهم كند و از زندگي راحت خود لذت ببرد. مگر اين دنيا چه قدر ارزش دارد كه انسان بايد تمام فكر خود را به آن مشغول كند. مگر ما وجدان نداريم تا كي ميخواهيم بنشينيم و از زندگي دنيوي لذت ببريم و بگذاريم دشمن هركاري دلش ميخواهد بكند. مگر اين جنگ، جنگ بر عليه ملت ايران نيست. پس چرا يك عده قليل از ملت بايد در جبههها حضور داشته باشند و بقيه دنبال دنيا و مسائل دنيوي چه قدر جمله زيبايي فرموده است شهيد چمران: وقتي شيپور جنگ نواخته ميشود مرد از نامرد تشخيص داده ميشود. تا كي ميخواهيم در خواب باقي بمانيم و خود را توجيه بكنيم آنها كه در اين موقعيت از ميدان جنگ شانه خالي ميكنند بدانند كه خداوند براي پيروز كردن دين خود احتياج به هيچ كس ندارد و اگربخواهد ميتواند دين خود را بدون جنگ بر سراسر جهان حكمفرما كند ولي آن قدر لطف او زياد است و آن قدر نسبت به بندگان خود مهربان است كه ميخواهد ما هم نصيبي از اين جنگ برده باشيم تا كفاره گناهانمان شود. آنها كه تاكنون لياقت حضور در اين جهاد مقدس را پيدا نكردهاند يا مدت كمي در اين جهاد شركت كردهاند مطمئن باشند كه بعد از پيروزي حتمي كه خداوند وعده آنرا به مستضعفان جهان داده است از اينكه در اين جهاد مقدس شركت نكردهاند پشيمان ميشوند. پس تا دير نشده و تا اين سفره معنوي را جمع نكردهاند هركس سعي كند بهرهاي از آن ببرد كه پشيماني سودي ندارد. كساني كه بهانه كارهاي خود را ميكنند و از شركت در جنگ سرباز ميزنند بدانند كه اگر مقلد امام هستند امام تكليف همه ما را در جمله زيبايي كه فرمودهاند: جنگ امروز اهميتش براي همه ما از فروع دين بيشتر است مشخص كردهاند.
پس اي كساني كه نماز را برخود واجب ميدانيد روزه را برخود واجب ميدانيد، خمس و زكات را بر خود واجب ميدانيد. بدانيد كه از همه اينها واجبتر شركت در جهاد است و تا موقعي كه در اين جهاد شركت نكنيد مسلمان واقعي نميشويد و بدانيد كه براي هر كدام از اينها نماز و روزه خمس زكات و غيره قضاء وجود دارد كه اگر انجام نداديد ميتوانيد قضاي آنرا به جا بياوريد ولي تنها چيزي كه براي آن قضاء وجود ندارد جهاد است كه لكل شيئاً قضاء و لا قضاء للجهاد و در اينجا براي كساني كه فكر ميكنند اگر در جهاد شركت ميكنند ممكن است كشته شوند و از ترس كشته شدن در جهاد شركت نميكنند جملهاي بسيار زيبا از حضرت علي (ع) نقل ميكنم آن حضرت دريكي از جنگها به ياران خود ميفرمايد: والحيوه في موتكم قاهرين فالموت في حياتكم مقهورين زندگي اينست كه بميريد ولي پيروز باشيد و مرگ اينست كه زنده باشيد ولي مغلوب ديگران، پس سعي كنيم بكوشيم تا جامه ذلت نپوشيم و سعي كنيم كه در راه اسلام و امام عزيز بجنگيم تا مهر كوفي بودن بر پيشاني ما نخورد كه هيچ ذلتي بدتر از اين نيست كه امام عزيز را تنها بگذاريم و هيچ خواري بدتر از اين نيست كه فقط شعار بدهيم و وقت عمل شانه از زير كار خالي بكنيم پس اگر شعار ميدهيم عمل هم بكنيم كه به عذاب دردناك خداوند گرفتار نشويم يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون سوره عنكبوت آيه2. به اميد طول عمر امام عزيز و پيروزي هرچه سريعتر رزمندگان اسلام.
در آخر از كليه دوستان و آشنايان ميخواهم كه اگر بدي از بنده ديدهاند يا بدرفتاري با آنها كردهام به بزرگواري خود مرا ببخشند و بنده را از دعاي خير خود فراموش نكنند كه اين حقير جزء گناه در كولهبار خود چيزي ندارم.
برچسب: حسین خلیلی شهدای دفاع مقدس شهید حسین خلیلی
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.