شهید مفقود الاثر سید علی اصغر شاه حسینی در فروردین 1347 در شهرستان گرمسار و در خانواده ای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت. وی در دوران کودکی همراه با ادب و مهربانی پر جنب و جوش بود. با انتقال خانواده به تهران ،ایشان نیز تحصیلات ابتدایی را در یکی از مدارس جنوب شهر تهران(خزانه)اغاز و در حین تحصیل در بازی های کودکانه به وسایل و ابزار جنگی (اسباب بازی) علاقه داشت. در سال 1357 و اوج حرکت مردم ایران علیه رژیم شاه و تظاهرات و راه پیمایی های پی در پی که منجر به سقوط رژیم پهلوی در 22 بهمن 57 گردید.علی اصغر نیز کودکی پر تحرک در کنار اعضای خانواده در صحنه های شور افرین مردمی شرکت داشت. 12 ساله بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اغاز گردید. او که در کودکی نیز روحیه نظامی داشت و از فیزیک بدنی مناسب برخوردار بود با مشاهده صحنه های نبرد رزمندگان از رسانه ها به سوی بسیج و مراکز نظامی کشیده شد و کم کم توجه به درس و تحصیل را از دست داد.
در تاریخ 1360/01/12 فعالیت های تبلیغاتی را در انجمن فرهنگی مسجد المهدی(عج) شروع و یک سال بعد در سن 14 سالگی به هضویت پایگاه مقاومت المهدی (عج)درامده و اموزش های نظامی ،عقیدتی بسیج را طی نموده و در همین ایام با شناسنامه یکی اعضای خانواده و تهیه فتوکپی شناسنامه به نحوی که اعزام به جبهه میسر بود از شهرستان گرمسار عازم منطقه غرب کشور (کردستان)گردید و پس از چند روز با ارسال نامه و تلفن خانواده را از نگرانی دراورد. وی در امور تدارکاتی به رزمندگان کمک می نمود و پس از آنکه متوجه شرایط سنی و تغییر شناسنامه و اعزام بدون اطلاع خانواده شدند،ترخیص و به تهران بازگشت،و با اصرار خانواده مجددا در مدرسه راهنمایی پیام انقلاب منطقه 17 تهران مشغول تحصیل گردید. وی در نامه های ارسالی ،خانواده و دوستانش را به پر کردن صفوف نماز جمعه و دعا برای پیروزی رزمندگان توصیه می نمود.
شدت علاقه به امور نظامی و حضور در جبهه های جنگ اورا به عضویت در سپاه کشاند ودر سال 64 با تعدادی از همرزمانش در پایگاه مقاومت المهدی(عج) به خیل فجر آفرینان جبهههای جنوب پیوست و در عملیات آبی خاکی والفجر 8 حماسه ای عظیم آفریدند که معادلات نظامی و روند جنگ را تغییر داد و به فتح شهر استراتژیک فاو عراق انجامید.در این عملیات از برادران اعزامی پایگاه مقاومت المهدی(عج)شهیدان شاه حسینی و یوسفی مفقود الاثر شدند که پیکر قطعه قطعه شهید یوسفی پس از 14 سال بر دوش مردم شهید پرور تشییع و در بهشت زهرا(س)به خاک سپرده شد.
برچسب: شهید شاه حسینی شهید علی اصغر شاه حسینی علی اصغر شاه حسینی
وصیت نامه شهید
وصیت نامه مفقودالاثر علی اصغر شاه حسینی
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله
قبل هر چیزی سلام به امام امت و امت امام.
حال که بدون مقدمه قبلی ،شروع به نشوتن یادگاری خود در این بیابان خدا می کنم،سعی بر این دارم هر چه به افکارم می رسد تاآنجا که بتوانم آن را بر روی ورق سفید نقش ببندمش ،ولی حقیقتا نمی دونم از کجا شروع کنم. حال که قرار است برویم و یاری کنیم امام و حسین زمان را و حال که بنا است با عاشقان خدا حرکت کنیم و کوله بار سفر خود را ببندیم ،جز نوشتن چند سطر مطلب ،نمی توانم چیز دیگری داشته باشم.
الان که نشسته ام و فکر و عقلم را متمرکز این مسئله نوشتن وصیت نامه کرده ام یادی از خلقت خود می کنم یادی از خلقت خود می کنم،راستی ما به دنیا آمدیم و به یاری و عنایت خدا چشم در این جهان باز کردیم و از آنجا که همه مسایل ما زیر ذره بین خودش می باشد،بدون اینکه کوچکترین چیز و موجودی را در این دنیای به این بزرگی فراموش کند،راه درست و مستقیم را به ما نشان داد و ما هم توانستیم به یاری خودش تا اینجا بیائیم. پس چه خوب است این راه را با عزت و با احترام خاص بپیماییم و از این گیتی به محل اصلی خود حرکت کنیم و به قافله ای که چندین قرن پیش حرکت کرده برسیم و بگوییم ای حسین جان اگر ما در این جهان ،حسین جان حسین جان می گفتیم حال آمدیم تا این مسئله را به اثبات برسانیم ،با دادن جان خود و هدیه دادن آن در راهی که تو و یارانت پیموده ای.
خدایا نمی دانم چه بنویسم ،دوست دارم هر چه به ذهنم می آید آن را بنویسم،جدا دیدن خداوند اینجا صحت دارد که انسان خدا را می بیند.این موجودات و پرندگانی که الان کنار من نشسته و اواز سر داده اند ،همه از وجود خدا و حقانیت راه ما صحبت می کند و دیدن مناظر زیبا در اینجا حکایت از پیروزی نزدیک دارد. اگر چه می رویم ،حتما یارانی هستند که بیایند این راه را ادامه دهند،اینگونه نباشد که اگر انسانی از این جهان به جهان ابدی می رود همراهش گمرایه بی ثمر باشد؛چرا که باید همراه این گریه و اشک ها که برای این عززیان بخون خفته می ریزیم ،درس عبرتی برای خود بگیریم و از این کلاسی که در آن نشسته ایم بالا تر برویم.
در اکثر وصیت نامه های شهیدان از یاری امام صحبت کرده اند،من هم می گویم که امام را فراموش نکنید ،او یار و نایب بر حق امام زمان است که خداوند سبحان این نعمت بزرگ و الهی را به ما امت مسلمان داده است.پس بیاییم از این سفره پر برکت حداکثر استفاده را بکنیم. زمان کم است و در فرصت کمی که دارم این مطالب را می نویسم و اگر مطالب مشخص و واضح نیست خودتان ببخشید.
خانواده گرامی ام؛
انشالله تا آخر عمر از امت اسلام باشید .انشالله در همه کارهای خیرتان موفق و پیروز باشید.حل که من از جمع و کانون گرم شما جدا شده ام نگران و ناراحت نباشید چرا که به حق رفته ام،چرا که در راه حقیقت و در راه او فدا شده ام .بنابراین هیچ جای نگرانی و ناراحتی نمی تواند باشد. پس شما خوشحال و شاداب باشید و چهره ناراحت و غمزده به دشمنان نشان ندهید که باعث خوشحالی آنها شود.
پدر جان ،مطلبی جز تشکر از شما ندارم و جز اینکه بگویم ممنون پدر جان بابت زحمات و لطف شما هستم پوزش و معذرت می خواهم از شما و انشالله بنده را به بزرگی خودتان عفو نمایید .من از شما و تمام پدران شهید داده و آنهایی که فرزاندانشان در حال رزم با این خصم زبون هستند و تمام پدرانی که در این راه قدم گذاشته اند ،می خواهم و تمنا دارم که افتخار کنند به فرزندانشان و از کمک کردن به این انقلاب و یاری این نهضت دریغ نکنید، که نمی کنید. شما ای مادر دلسوخته ،چه بگویم که باعث دلداری و تسلای شما باشد ،تنها این را میتوانم بگویم که همچنان مصمم واستوار بایست و یکی یکی پسرانت را قربانی این راه بزرگ کن چرا که ارزش والایی دارد؛همچنان که هاجر اسماعیل پسرش را برای قربانی برد و انشالله شما هم موفق شوید و همچنان سر بلند ،و از زحماتی که از کودکی تا به امروز که پیکرم را به خاک می سپاری و أن را هدیه می کنی، کشیده ای نهایت تشکر را از شما دارم و مطمئن باش امانتی که در دستت بود سالم بوده و خداوند از چنان بنده ای که اینگونه مادری می کند خوشحال است.
و از شما معذرت می خواهم به خاطر تمام مسائلی که برایت پیش اورده ام و باعث ناراحتی و اسباب زحمت شما شده ام ،انشالله مرا معو می نمایید. ای خواهران عزیز و محترمه ام ،از شما نیز عذرخواهی میکنم اگر بی ادبی و اگر باعث ناراحتی شما شده ام .انشالله در کارهایتان موفق باشید و مانند زینب که برادرش را در کربلا شهید کردند و خطیبی کوبنده بر علیه یزید و یزیدیان شد ،شما هم مانند پتکی باشید بر سر شیطان صفتان و به فرزندان خود اخلاق حسنه را آموزش دهید تا نسل های آینده این انقلاب عظیم را تشکیل دهند و اشنالله همیشه یار و وادار این انقلاب باشید . شما خواهران ایرانی بتوانید به زنان غرب و شرق درس بدهید که زن بودن با آن چیزی که آنها هستند فرق دارد و درس زنیب(س) را به آنها بیاموزید و از همگی شما طلب مغفرت دارم.
سلام ای برادران بزرگوارم .انشالله هر جا که هستید فقط برای این امت و این راهی که ما انتخاب کرده ایم باشیدو انشالله که همیشه موفق و سربلند باشید ،شما برادر کوچکترم،رضا جان ،درست را حتما بخوان چرا که وقتی درست را خواندی و با رفتن به دانشگاه توانستی کاری برای این انقلاب بکنی .ان وقت است که مرا خوشحال کرده ای و ان وقت خدا نیز از تو خوشنود میشود و انشالله که سربلند و پیروز باشید در اهداف مقدس اسلام عزیز.
و به دوستانم سلام عرض می کنم مخصوصا به بچه های مقاومت المهدی”عج” که انشالله همه مرا ببخشند اگر کوتاهی ای از هر نظر از من دیده اند. از این وصیت نامه ها و از این رفتن ها ای انهایی که هنوز به این جهان فانی دل بسته اید ،عبرت بگیرید.پس چه خوب که اول که آمدی با خوشحالی و عزت أمدی و حال که می خواهی بروی نیز با عزت و شرافت انسانی و مسلمانی از این دنیا بروی. در ضمن اگر چیزی از نظر مالی و غیره از بنده مانده است ،خانواده ام هر تصمیمی که می خواهند و صلاح می دانند بگیرند.محل دفن ،بهشت زهرا و وصیم را پدرم قرار می دهم.
انشالله موفق و پیروز باشید.من الله توفیق
کوچک و مخلص همه شما عزیزان راه حق و حقیقت
10 صبح 1364/11/08
ما در راه عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
حسین جان شهادت،ما آمدیم به سویت
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.