شهید کریم فرهمند در سال 1346 در خانوادهای مذهبی در تهران دیده به جهان گشود وی در دوران کودکی خیلی مودب بود و با وجود سن کم فردی فهمیده بود و به بزرگترها خصوصاً پدر و مادر احترام میگذاشت دوران تحصیلات خود را تا مقطع اول راهنمایی ادامه داد قرآن خواندن را بسیار دوست داشت و هر وقت که میتوانست قرآن میخواند در پایگاهها مساجد فعالیت گستردهای داشت و از همان دوران کودکی در بیشتر مجالس عزاداری ائمه شرکت میکرد او خود هیأتی را تشکیل داده بود و هر هفته در هیأت به خواندن دعای کمیل و زیارت عاشورا میپرداخت.
در دوران انقلاب با داشتن سن کم در تظاهرات بر علیه رژیم شاه شرکت میکرد و اعلامیههای امام خمینی را شبانه دور از دسترس مأموران شاهی به دست مردم میرساند.
ارادت خاصی به امام خمینی داشت و او را میستاند. شهیدفرهمند پس از سالها فعالیت همه جانبه در بسیج نهایتاً در منطقه شلمچه در عملیات کربلای5 در دی ماه 65 عاشقانه شربت شهادت را نوشید و به شهادت رسید.
شرکت در مراسم و مناسبتهای مذهبی شرکت در نماز جمعه و جماعت و همچنین دعای کمیل و زیارت عاشورا.
فرازهایی از وصیتنامه: او وصیت نامهای نداشت اما در آخرین نامهاش این چنین نوشته بود مادر به خاطر دلتنگی که به تو پیدا کردم بسیار میگریم.
شهید کریم فرهمند در دهم آذر 1346 ، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش یدالله و مادرش،صحاب نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. مکانیک بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم دی 1365 ، در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
برچسب: شهدای دفاع مقدس شهید کریم فرهمند کریم فرهمند
نامه ی شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
به خدمت برادر عزيزم كريم آقا:
پس ازعرض سلام و سلامتي اميدوارم كه حالت خوب باشد اگر از احوالات اينجانبان خواسته باشي به شكر خداوند خوب و سلامت هستيم به جزء دوري تو برادر عزيزم.
كريم جان حالت كه خوب است اميدوارم كه هر كجا هستي موفق و سلامت باشي و هر چه زودتر به آغوش خانوادهات برگردي. ئكريم جان دلم براي تو تنگ شده است و اميدوارم كه هر چه زودتر هم ديگر را ببينيم.
بيشتر از اين مزاحم وقت تو نميشوم و تو را به خداي بزرگ ميسپارم.از طرف خودم پدر و مادر و مريم سياه و سوري و مهري خروس به تو سلام گرمي ميرسانيم و همگي از فرسنگها راه دور صورت تو را ميبوسيم. سكينه خاله و خانوادهاش و دايي و خانوادهاش و ديگر فاميلان و آشنايان به توسلام ميرسانند ديگر عرضي ندارم
اين شعر از پدرت است اسم شريفم معصومه كوري جان مامان جان اين شوخي است.
به اميد ديدار
رحيم فرهمند
جواب نامه را بنويسيد
65/9/
به نام خداي عاشق دلان
به خدمت برادر بزرگم كريم آقا:
پس از عرض سلام و سلامتي اميدوارم كه حالتان خوب باشد اگر از احوالات اينجانبان خواسته باشي به حمد خدا و به شكر شما خوب و سلامت هستيم و نگراني ما از طرف شما است.
كريم جان نامه پر از مهر و محبت تو در تاريخ 65/9/19 بدست ما رسيد و روز چهارشنبه بود و من داشتم درس ميخواندم كريم جان اميدوارم كه در هر كجا هستي موفق و مؤيد باشي و هر چه زودتر به آغوش گرم خانوادهات برگردي.
كريم جان دل ما براي تو خيلي تنگ شده است اميدوارم كه هر چه زودتر بيايي. كريم جان از طرف خودم مامان و آقا و مريم و رحيم و مهري به تو برادر عزيزمان سلام گرمي ميرسانيم و صورت مبارك تو را از راه دور ميبوسيم و حال سكينه خاله و خانوادهاش و دايي و زن دايي و ننه كلثوم و ديگر فاميلان به تو سلام گرمي ميرسانند و خوب هستند و در خاتمه از خداوند متعال ميخواهم كه هر چه زودتر بازگردي.
به اميد ديدار
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
جواب نامه راخيلي زود بنويس دوستت دارم كريم جان
سوري
19/9/65
نامه :
به خدمت پسر عزيزم كريم آقا:
پس از عرض سلام و سلامتي اميدوارم كه حالت خوب باشد اگر از احوالات اينجانب خواسته باشي به شكرخداوند بزرگ خوب و سلامت هستيم به جز دوري تو پسر عزيزم.
كريم جان نامه پر از مهر و محبت تو را در تاريخ 65/59/19 به دستمان رسيد و خيلي خيلي خوشحال شديم و اميدوارم كه وقتي نامههاي ما به دست تو رسيد خوشحال شوي.
كريم جان حالت كه خوب است اميدوارم كه هر كجا هستي حالت خوب و سلامت باشي و در كارهايت موفق باشي.
كريم جان دل من و مادرت براي تو خيلي خيلي تنگ شده است اميدوارم كه هر چه زودتر همديگر را ببينيم و اميدواريم كه هر چه زودتر با سلامتي به آغوش خانوادهات برگردي.
بيشتر از اين مزاحم وقت تو نميشوم و تو را به خداي بزرگ ميسپارم. از طرف خودم و مادرت و مريم و سوري و مهري و رحيم به تو سلام گرمي ميرسانيم و همگي از فرسنگها راه دور صورت مبارك تو را ميبوسم.
كريم جان اگر پول خواستي براي تو بفرستم
اگر پروانه بوديم ميپريديم سر ساعت ميرسيدم تا جان در بدن دارم
اين نامه از طرف پدر و مادر است
دوست دارم دوست دارم دوست دارم
به اميد ديدار
به خدمت خداحافظ تو يداله
65/9/19
نامه :
به خدمت داداش عزيزم كريم جان:
پس از عرض سلام و سلامتي شما اميدوارم كه حالت خوب باشد و اگر از احوالات اينجانب خواسته باشي خوب هستم. داداش جان در آنجا چه كار ميكني با تنهايي چه كار ميكني اميدوارم كه هر چه زودتر به آغوش خانوادهات برگردي.
داداش جان دلم براي تو خيلي خيلي تنگ شده است و مامان ميگويد كه دل من هم يك ذره شده است.
داداش جان اگر ميخواهي براي دايئان نامه بنويسي به خانه خودمان بنويس.
داداش جان آدرس سكينه خاله را خواسته بودي اين است تهران خيابان قلعه مرغي خيابان ابوذر ميدان مقدم 12متري جنوبي كوچه 31 شهيد ولي امامي پلاك17.
از طرف خودم و مامان و آقا و رحيم و مريم و سوري سلامي گرم ميرسانيم از طرف دايي و خانوادهاش ميرسانند و ننه جان هم سلامي گرم ميرساند ديگر مزاحم وقت تو نميشوم.
گل سرخ ارمغاني فراموش مكن نامه تواني دوست دارم
دوست دارم دوست دارم خيلي خيلي دوست دارم.
ازطرف مهري
خاطره شهید
وی از کودکی خادم باوفای امام حسین بود با وجود کوچکی منزلمان در خانه هیأت برپا میکرد و مراسم عزادای را با تمام وجود برپا میکرد.
به نام خدا
به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا اگر خدا لياقت شهادت را به من داد چند تا مسئله است كه در وصيت خود براي خانواده خود بايد بنويسم. يك از پدر و مادرم و برادر و خواهرانم از اينكه در حق آنها بدي كردم از آنها عذر ميخواهم و از آنها ميخواهم كه مرا ببخشند تا خدا از گناه من بگذرد. به پدر خود وصيت ميكنم كه اگر خدا لياقت شهادت را به من داد تمام پول من را به برادر و خواهرانم بدهند و من از مادر مهربان خود ميخواهم كه مرا ببخشند زيرا من در حق او بسيار بدي كرديم و براي من زياد زحمت كشيده است و من در حق او زيادي بدي كردم من از مادر خود ميخواهم. اگر من شهيد شدم گريه نكند زيرا دشمن سوء استفاده ميكند جنازه من را از خانه به طرف مسجد ببريد زيرا آن مسجد رسول اكرم بود كه من را براي اين جامعه ساخت. من از بچههاي مسجد ميخواهم كه از مسجد دوري نكند و زياد در مسجد و نمازجماعت ترك نكنند من از برادر حسن اسدي خيلي تشكر ميكنم كه در رابط با من و بچههاي ديگر زحمت كشيد و آنها را به راه راست هدايت كرد من از برادران بسيج ميخواهم كه در ؟؟؟ در هر جا كه بوده و ؟؟؟ خواستن شركت كند امام را ياري كنند و امام را تنها نگذارند من در وصيت خود از پدر و مادر خود ميخوهم كه از بچهها محل حلالي بخواهيد و از طرف من از برادر فرهاد حلاليت بگيريد. پدر عزيز بار ديگر از تو و مادر و برادر و خواهرميخواهم كه من را ببخشيد و امام را دعا كنيد من ديگر حرفي ندارم فقط هر ماه 50تومان به مسجد بدهيد و به جبهه كمك كنيد.
به اميد پيروزي رزمندگان اسلام و به اميد زيارت كربلا سر شما و دوستدار شما كريم فرهمند به اميد پيروزي رزمندگان اسلام.
كريم فرهمند
65/9/22
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.