شهید عسگر پاسبان در سال 1342 در شهر عجب شیر به دنیا آمد. یک سال از به دنیا آمدن عسگر نگذشته بود که پدر گرامی خود را از دست داد و این مادر بود که میبایست جای خالی پدر را در تربیت او پر کند. با تمامی مشکلات و فقدان بدر، عسگر نونهالی فهمیده و باشعور تربیت می شد. برای او مشکل بود که بتواند فقدان پدر را تحمل کند ولی تربیت دینی و توکل مادر به خدا، موجب گردید که عسگر جوانی متدین و با خدا رشد یابد. و در همان سنین اولیه نوجوانی شروع کرد به نماز خواندن و ادای واجبات. عسگر با اینکه کم سن و سال بود اما به حد بالای رشد عقلی رسیده بود و خیلی از مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه آن روز در درک میکرد. عسگر در سن 5 سالگی از خانواده تقاضا میکند برایش لباس پلیس بخرند تا او بتواند با پوشیدن آن لباس در برابر ستمهای ساواکیها و قاچاقچیها بایستد. عسگر با توجه به محیط روحانی و پاکی که در آن رشد یافته بود و نیز به خاطر فطرت پاکی که داشت، خیلی زود توانست به اصول الهی و ارزشهای والای انسانی پی ببرد و آنها را با خویشتن خویش عجین سازد. به طوری که به هنگام رسیدن به سن تکلیف بر خیلی از واجبات تأکید داشت. از جمله اینکه با غیبت و دروغ به شدت مخالفت میکرد و عکس العمل نشان می داد و حتی در زمانی اظهار داشته بود که افرادی که دروغ میگویند و غیبت میکنند و حق شرکت در تشییع جنازه مرا ندارند. در نقل قولها آمده است که عسگر فردی متواضع و سربه زیر بوده و هرگز با تندی و بدخلقی با کسی برخورد نمیکرد. لباسهایی را که نو بودند و استفاده نمیکرد به فقرا می داد و دوست داشت که هر چیزی را بین خود و آنها تقسیم نماید. همچنین او در ضمن تحصیل در دوره دبیرستان،کار میکرد و از طریق نیز به خانواده خدمت میکرد. وی در زمینه نقاشی ذوق هنری بالایی داشت و آثـار چندی نیز از او در منزل به یاد مانده است. و نهایتاً پس از 17 سال زندگی پاک و پربار شهید عسگر پاسبان در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه در تاریخ اسفند ماه سال 1365 به ندای حق لبیک گفته و با چهره ای خونین به دیدار یار شتافت.
یک درس ؛ یک تکلیف
با تعمق در جمله آخر وصیتنامه شهید عسگر پاسبان، افکار به سوی ذکرحقیقی معطوف میگردد. با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق رفع میگردد و موانع حضور قلب بر طرف می شود و قساوت قلب و غفلت برداشته می گردد و درهای ملکوت اعلی به روی عبد سالک باز می شود و همه ابواب رحمت و لطف پروردگار به روی او گشوده می شود. ولی شرط آن است که قلب در آن ذکر زنده باشد و مرده نباشد و با مردگان انس نگیرد. آنچه که غیر حق و وجه مقدس خداست از مردگان است که اگر دل با آن انس گیرد به مردگی نزدیک می شود. هر چیزی نابود شدنی است، مگـر وجـه خداوند. پس ای عزیز! در راه ذکر و یاد محبوب تحمل مشکلات هر چه بکنی کم کردی، دل را عادت بده به یاد محبوب، بلکه به خواست خدا صورت قلب، صورت ذکر حق شود. پس اگر طالب کمالات و معنویات هستی و سالک طریق آخرت و مسافر و مهاجر سیر الی الله هستی قلب را عادت بده به تذکر محبوب و دل را عجین گردان با یاد حق تعالی چراکه غفلت از مبدأ قدرت، انسان را به هلاکت می رساند.
برچسب: شهدای دفاع مقدس شهید عسگر پاسبان عسگر پاسبان
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.