هرگز جز برای خدا کاری مکن

هرگز جز برای خدا کاری مکن

 

شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر می‌سرود داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیز در رشته‌ای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورت‌های انقلاب به فیلم‌سازی پرداخت. آوینی روز بیستم فروردین 1372 در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، به همراه محمد سعید یزدان‌پرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقی‌مانده از جنگ ایران و عراق به شهادت رسید.

محمدرضا اسلاملو کارگردان و مستندساز سینما و تلویزیون که چندین سال در کنار شهید سیدمرتضی آوینی حضور داشته است، به مناسبت سالروز شهادت این شهید آسمانی در گفت‌وگو با تسنیم درباره چگونگی تشکیل جهاد سازندگی در تلویزیون و همچنین خاطره‌ی اولین متن خوانی شهید سیدمرتضی آوینی را بیان کرد.

“از ضبط برنامه‌های جهاد سازندگی تا شروع مستند روایت فتح”

قبل از آغاز انقلاب اسلامی 2 سال در مدرسه عالی تلویزیون و سینما تدریس می‌کردم. نزدیک انقلاب که شد، شور و حال عجیبی در کشور پیچید و ما شبانه روزی در تلویزیون فعالیت می‌کردیم. چند ماه از انقلاب اسلامی گذشته بود که امام خمینی (ره) دستور تشکیل جهاد سازندگی را صادر کردند. با خودمان گفتیم چه کاری انجام بدهیم تا بتوانیم همپای انقلاب در تلویزیون کار بکنیم؟ بنده یک دوربین، دستگاه تدوین و صدابرداری فراهم کردم. به همراه یکی از بچه‌هایی که علاقه‌مند بود به عنوان دستیار، اتاقی را برای کارهای جهاد سازندگی تحویل گرفتیم و کارهای ضبط برنامهی “گندم چینی” را شروع کردیم. یک روز دیدم شهید سیدمرتضی آوینی به همراه سیدحسین هاشمی و سردار علیرضا افشار از طرف جهاد سازندگی آمدند و ما در قالب یک تیم گفتیم شروع کنیم تا فعالیت‌های جهادی جهاد سازندگی را ضبط کنیم.

بعد از اینکه چند نفر از نیروهای فرهنگی جهاد سازندگی به ما ملحق شدند، تقسیم کار انجام شد و در قالب سه تیم برنامه‌سازی فعالیت خود را آغاز کردیم. با شروع جنگ تحمیلی باید ماموریت‌های ما از ضبط برنامه‌های جهاد فاصله می‌گرفت و ما به حماسه‌های رزمندگان در جبهه‌های نبرد می‌پرداختیم. من به همراه چند تن از همکارانمان به جنوب کشور و شهید آوینی به منطقه عملیاتی قصرشیرین رفت. معمولاً شهید سیدمرتضی آوینی در تهران می‌ماند و کارهای تدوین را انجام می‌داد. اوایل جنگ بود که چند تن از دوستان شهید آوینی که برای ضبط مستند به مناطق عملیاتی رفته بودند اسیر می شوند، بعد از مدتی از جنوب کشور برگشتیم و متوجه شدیم همکاران شهید آوینی اسیر شده و او تنها شده است. زمان زیادی نگذشته بود که شهید آوینی به همراه یکی از بهترین دوستانش به نام علی برای ضبط مستند به جبهه‌های نبرد راهی می‌شوند. در حین ضبط مقاومت رزمندگان دفاع مقدس، دوست شهید آوینی به شهادت می‌رسد و سیدمرتضی اولین مرثیه خودش را برای اولین شهید جهاد می‌سراید.

خادم الشهداء
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *