در خصوص شرح زندگی و وصایای شهید محمود تعمیری، دولتهای از سوی خواهر گرامی شهید به دست اندرکاران این مجموعه رسیده است که با مطالب ان از نظر گرامیتان می گذرد؛ به نام الله او که پاسدار حرمت خون شهداست، تقدیم به سرخ جام خان سیاه سرخ خول و شهادت. تقدیم به خونهای آمیخته با خاک، تقدیم به خاکهای گلگون نیلوا و گریانی جبهه ها. تقدیم به لاله های داغدار و به سینه های کبود شقایقهای هنر دست و باغ. تقدیم به باغبانان سبز این باغ و به پرستوهای مهاجر آن.
غیرتی سبز در دلی عاشق، هجرتی آبی در زلال چشمانی دریایی، از تو داشت آن پرستوی خونین بال، محبتی پاک در صفای خاطری تابناک، برای خدمتی چالاک به مردمی غرق درد و رنج و حیاتی دردناک از تو داشت آن لاله عاشق.
درس خوب ایثار در راه روشن ایمان، فدای جان به نیت نجات دیگران، اسارت و شهادت به خاطر دوام اسلام مؤمنان، پرواز به سوی بی نیاز برای عروجی کارساز در مکتب تو آموخت آن ایثارگر جان، ای پدر و مادر: تو باغبان بزرگی، ای پدر و مادر که با دستانی از سخاوت و صفا گشاده و با دلی گرم محبت و وفا با عزمی راسخ قدم در صراط تزکیه و تصفیه جان خود و تربیت نسل با ایمان در شجره طیبه اسلام نهادی و به بود و نبود این همه فنا نپرداختی
تو اوبی، که آلام جسم و جانت مانعی در سیر و سفرت در جان و جهان نبوده که تو خود صاحب نفس مطمئنه ای، تو همان معنی دژ محکم قدرت ایمانی، تو همرزم مردان خدایی در نبرد با دشمن جان هستی تو ای پیر روشن ضمیر، خود آموحتة مكتب لا اله الا الله، رسیده به هستی مطلق الله، همان مقصد و مقصود بود و نبودی تو ای باغبان، ای پدر و مـادر بـاغ جـان، پژمردن و رستنی نو را با او و در او دیدی و اذانت را با انالله وانا الیه راجعون اقامه کردی.
ای رسته از نیستی و فنا، ای باغبان باغ گلها، گذشتی از جان عزیزت برای رشد گلها و با جوانی آنها، گرد پیری را بر خود خریدی، تو عشق را با ایمان به ریشه هایشان رساندی و خودخواهی و خودپرستی را از پیرامونشان برچیدی و به خارهای نفس و نفسانیتها فرصت دادی تا بر تن گلهایت بمانند و با آنها جوان شوند و حصاری باشند برای دور نگاه داشتن دستان پلید. آن گلهای باغ، ثمر عمر عاشقانه زیستن و خاضعانه خدمت کردن تو، امروز جوان شده اند و فضای باغ را با عطر وجود مطهرشان معطر ساختند و با زیبایی تزکیه و تهذیب هستیشان، صورت زیبایی از حیات جمیل را متصور شدند. آنها چکیده های هستی تواند و چون تو بذر تار و پود هستی شان را به نیت نجات هستی دیگران و در راه حضور در بارگاه ملکوتی هستی بخش یکتا وام می دهند. ای بهترین عبد و بالاترین معنای عبودیت.
شهید محمود نصیری یک فرد خالص بود و تواضع بالایی داشت. جوانی مهربان، باگذشت و باوقار بود و از زمانی که خود را شناخت نسبت به این دنیا دل نبست و تمام وجودش برای خدا بود. این شهید عزیز با همه به نرمی و خوشرویی برخورد می کرد خصوصاً با کودکان طوری رفتار میکرد که جذب او می شدند. همه اهل محل او را دوست داشتند و در بین مردم عزیز بود. البته ذکر دعا و نمازهای نافله وی در این امر بی تأثیر نبوده است. بر عدالت تأکید می ورزید و با کسانی که بی عدالتی می کردند برخورد میکرد حتی با مادر یا خواهر خود. او فردی وارسته بود نمازهای شبی که می خواند او را به مقام محمود رسانید و خدای تعالی به او مقامی پسندیده داد. شهید عزیز در فعالیتهای فرهنگی و نظامی بسیار پرتلاش بوده و در امر واجبات کوچکترین سستی و تعللی به خود راه نمی داد. حتی نمی گذاشت که فعالیتهای او روی تحصیلاتش تأثیر بگذارد و با تلاشی دو چندان توانست دیپلم در رشته برق را بگیرد. در دو مرحله در طی عملیاتها مجروح شده بود و پس از کمی بهبودی مجدداً عازم جبهه می شد. عاشق کردستان بود. می خواست آنجا را از دست منافقین کور دل و روسیاه نجات بخشد و در این راه جان خود را فدا کرد. در ظهر یکی از روزهای مهر ماه 1363 در کمین کومله های از خدا بی خبر افتادند و و با اصابت گلوله ای به قلب نازنینش شربت شهادت نوشید و به لقای دوست رسید.
سلام بر روح پاکشان و برگامهای خونینشان و بر راه روشنشان و بر همت والایشان سلام بر خمینی کـه چـنین گلهایی را پرورش داد.
برچسب: شهدای ترور شهید محمود نصیری ینگجه محمود نصیری ینگجه
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.