یازدهم فروردین ۱۳۲۹، در ساوه چشم به جهان گشود. پدرش آقاخان و مادرش،معصومه نام داشت. تاپایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. گروهبان دوم ژاندارمری بود. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان ژاندارمری در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم مهر ۱۳۵۹، با سمت انبار مهمات در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به قلب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
او بسیار مرد خوش قلب و از هر نظر پاک و معصوم بود چه در خانه و چه در اداره با دوستان خود او همیشه از خدا ، قرآن، نماز ، ایمان ، برای ما صحبت می کرد چیزی که همیشه من به او فکر می کردم ایمان او بود ، ایمان به خدا. او همیشه در هرجا که با دوستان و اقوام خود روبرو می شد مخالفت خود را با رژیم شاه ابراز می داشت . شهید بعد از اینکه در کشور ایران انقلاب عظیم انجام شد فعالیت خود را در یگان خدمتی خود در انجمن اسلامی شروع کرد و با صحبت های انقلابی خود به دوستان و همکاران خود در منزل به ما آگاهی می داد. جلال خیلی خوب بود رفتار اخلاقی وی در خانه با بچه ها بسیار خوب بود او همیشه به من سفارش می کرد که بچه ها را اسلامی بزرگ کنم من چند سالی که با او زندگی می کردم بدون اینکه یک روز اختلافی داشته باشیم زندگی ما می گذشت. شهید علاقه عجیبی به امام خود داشت او سفارش می کرد که به سخنان امام خوب توجه کنند تا اینکه درگیری در کردستان شروع شد او بایک علاقه و بایک عشق و به تقاضای خود می خواست به کردستان اعزام شود. ولی با تقاضای وی موافقت نشد تا اینکه جنگ بین حق و باطل (ایران و عراق ) شروع شد. شهید عشق فراوانی به شهادت داشت به تقاضای خود به جبهه اعزام شد قبل از حرکت به جبهه به من سفارش کرد که خوب از بچه هامواضبت کنم آنها را با خدا و قرآن و اسلامی بزرگ کنم تا اایکنه درتاریخ بعد از 25 روز به آرزوی قلبی خود رسید شهید شد.
برچسب: جلال مرادی شهید جلال مرادی شهید مرادی
نقد و بررسیها
هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.