تخفیف‌ها و قیمت جشنواره‌ها در قیمت فروش در نظر گرفته نمی‌شود
توجه : برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .

شهید اصغر بدخشان کمالیShahid Asghar Badakhshan Kamal

محل خدمت: ارتش شناسه ایثار شهید : 55100067 دسته:

شهید اصغر برخشان کمالی در سال 1340 در یکی از محله­های جنوب تهران دیده به جهان گشود ایشان در خانواده مذهبی که از نظر مالی در حد متوسطی بود زندگی می­کرد وی دارای یک خواهر و 6 برادر بود و خود اولین فرزند خانواده بود پدر ایشان سبری فروش بودند و از این طریق امرارمعاش می­کردند شهید اصغر برخشان بعد از پایان دوره­ی ابتدائی که با سنین نوجوانی وی ودوره­ای انقلاب همواره بود فعالیتهای زیادی را در آن  دوران شروع کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوازدهم آذر 1361 ، در سقز بر اثر اصابت ترکش خمپاره توسط گروههای ضدانقلاب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

تلاوت سوره مبارکه الرحمن به نیت این شهید

تماس بگیرید

277 بار دیده شده مقایسه

شهید اصغر برخشان کمالی در سال 1340 در یکی از محله­های جنوب تهران دیده به جهان گشود ایشان در خانواده مذهبی که از نظر مالی در حد متوسطی بود زندگی می­کرد وی دارای یک خواهر و 6 برادر بود و خود اولین فرزند خانواده بود پدر ایشان سبری فروش بودند و از این طریق امرارمعاش می­کردند شهید اصغر برخشان بعد از پایان دوره­ی ابتدائی که با سنین نوجوانی وی ودوره­ای انقلاب همواره بود فعالیتهای زیادی را در آن  دوران شروع کرد، او بسیار حزب الهی و فداکار امام بود مادر شهید می گوید وی همیشه درخانه پرمنگنات و ؟؟؟ درست میکرد و یا خود می­برد همیشه مرا هم با خود می­برد در یکی از روزها که اعلامیه­ می­چسباند توسط نظامیان رژیم پهلوی زخمی شد آنها با سرنیزه به گردنش زده بدند او را به بیمارستان منتقل کردند اما تاب نیاورد و از بیمارستان فرار کرد مادر شهید می­گوید خانه­ ما تقریباً تبدیل به سنگر شده بود و ما به کسانیکه در راهپیمائی شرکت میکردند پناه می­دادیم و به انها غذا می­دادیم مادر شهیدتعریف می­کند که اصغر بسیار دل رحم، رئوف ومهربان بود بگونه­ای که اگر کسی را می دید که لباس ندارد لباس خود را در می­آورد و به او میداد زمانی که او کوچک بود به قم رفته بودیم مقداری پول برای خرجی برداشته بودیم وقتی سرساک رفتن تا پول بردارم دیدم هیچ پولی نیست به بیرون رفتم دیدم اصغر پولها را بین فقرا تقسیم می­کند. سرانجام شهید اصغر برخشان برای انجام خدمت مقدس سربازی به منطقه سردشت در کردستان اعزام گشت و بعد از مدتی در یکی از عملیتها توسط کومله­ ها اسیر شد و بعد از شکنجه­های فراوان بر اثر گلوله­ های که بروی وارد نمودند به درجه رفیع شهادت نائل گشت.

روحش شاد و راهش پررهرو باد


شهید اصغر بدخشان کمال در دهم دی 1334 ، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش اکبر و مادرش، ثریا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوازدهم آذر 1361 ، در سقز بر اثر اصابت ترکش خمپاره توسط گروههای ضدانقلاب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

برچسب:
اطلاعات کلی
نام و نام خانوادگی

اصغر بدخشان کمال

نام مستعار

نام پدر

اکبر

تاریخ تولد

1340/02/10

سن

27

تاریخ شهادت

1361/09/16

محل شهادت

سردشت

شهادت در عملیات

نحوه شهادت

ترور توسط ضد انقلاب

مزار شهید

بهشت زهرای تهران
قطعه 27 ردیف 25 شماره 15

درصد جانبازی

محله

اطلاعات سازمانی
حوزه بسیج

محدوده پایگاه

پایگاه فعالیت

مسجد فعالیت

یگان خدمت

ارتش

سمت و رتبه

سرباز

رسته خدمت

ویژگی های شهید
فرهنگی مذهبی

ورزشی

شغلی

سرباز ارتش

تحصیلات

پایان دوره ابتدایی

رشته تحصیلی

محل تحصیل

خاطرات شهید

مادر شهید برخشان که از حال مساعدی نیز برخوردار نیست برای ما خاطراتی را که خود به چشم دیده و به گوش شنیده است تعریف می­کند، مادر شهید ثریا صباحی می­گوید زمانی که اصغر در جبهه بود یکی از دوستانش به نام کریم که در کردستان خدمت می­کرد به منزل ما آمد من از او سوال کردم از اصغر خبرداری مدتی است که برای ما نامه ننوشته و به مرخصی هم نیامده کریم گفت خاله چیزی می­گویم اما ناراحت نشو، مادر می­گوید ناراحت نمی­شم فقط به من بگو چی شده خودم خواب دیدم که اصغر را اسیر کردند و شکنجه می­کنند کریم گفت اصغر را اسیر کردن زخمی شده اما شهید نشده در عملیاتی که اصغر و عده­ای دیگر رفته بودند درگیری در کوه شدید می­شود و مهمات نیروهای ما تمام می­شود وقتی هلیکوپتری هم که مهمات می­آورده را عراقی­ها زدند اصغر و چند نفر دیگر زنده ماندند و اسیر شدند و بقیه همه به شهادت رسیدند اصغر نیز قبل از اینکه اسیر شود تعداد زیادی از کومله­های عراقی را به هلاکت رساند. مادر شیهد باشنیدن این خبر قافل از اینکه اصغر را با شکنجه­های فراوان بطوری که زنده زنده برای گرفتن اعتراف و انتقام هر دو چشم او را از حدقه درآورده بودند تا نتواند با تفنگ نشانه گیری کند و تمام دندانهایش را شکسته و بدنش را بطور وحشتناکی داغ کرده بودند و وی را به شهادت رسانده بودند عازم کردستان شد تا بتواند خبری از پسرش بگیرد. وقتی به سقز (بوکان) رسید سراغ اصغر را از نیروهای خودی گرفت و می­گوید آنها و خواهران زینب احترام زیادی به من گذاشتند و گفتند که اگر می­خواهی اصغر را ببینی باید هوا دار پیدا کنی و با آنها صحبت کنی و اگر پول خواستن به آنها پول دهی مادر شهید که تاب نمی­آورد با پیداکردن هوادار با چشم بسته به مقر کومله­ها می­رود وبه گفته خودش سرها بود که از تن جدا شده و در گوشه­ای جمع کرده بودند و قرار بود سرها را برای صدام بفرستند تا از آن انعام بگیرند. یکی از آنها به لحنی بسیار شدیدی به من گفت تو را می­کشند و قطعه قطعه می­کنند، اصغر مرده و 4 نفر ما را کشته است، مادر می­گوید با آنکه به اندازه خون چهار نفربه آنها پول و طلا دادم اما آنها بعد از شکنجه­ های زیادی او را کشته بودند و به درختی آویزان کرده بودند تا نیروهای ایرانی او را پیدا کنند.

تصویر مزار شهید

شهید اصغر بدخشان کمال
تصویر مزار شهید اصغر بدخشان کمال

لطفا پیش از ارسال دلنوشته خود درباره شهید موارد زیر را مطالعه و بررسی نمایید.

الف) متن دلنوشته شما قبل از انتشار در وبسایت ، به طور دقیق بررسی می گردد و پس از تایید با نام خودتان برای عموم منتشر می گردد. بنابراین خواهشمندیم در ارسال متن خود دقت نمایید.

ب) در صورتی که دلنوشته ارسالی شما دارای محتوایی باشد که بتوان روی آن کار بیشتری کرد ، با هماهنگی خودتان ، ویراستاران وبسایت از نظر ادبی آن را ویرایش نموده و پس از ایجاد شاخ و برگ مناسب ، نسبت به انتشار آن در بخش های دیگر وبسایت اقدام می نمایند.

ج) توجه نمایید که از انتشار محتوای دارای اصطلاحات و الفاظ نامناسب ، محتوای مغایر با قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران و هرگونه محتوایی که رنگ و بوی سیاسی و جناحی داشته باشد ، جدا معذوریم.

د) استدعا داریم که فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌ از‌ حدِ معمول ، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. تنظیمات دقیق متن ارسالی شما توسط ویراستاران وبسایت انجام می گردد.

اولین کسی باشید که خاطره شهید می نویسد “شهید اصغر بدخشان کمالی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نقد و بررسی‌ها

هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.