تخفیف‌ها و قیمت جشنواره‌ها در قیمت فروش در نظر گرفته نمی‌شود
توجه : برای فیلتر کردن نمایش ها در نمودار بر روی عنوان هریک کلیک کنید .

شهید علیرضا همافرshahid Alireza Homafar

محل خدمت: آموزش و پرورش شناسه ایثار شهید : 05421836 دسته:

شهید علیرضا همافر در تاریخ 25 خرداد سال 1340 در یکی از محله های جنوب تهران در خانواده ای متوسط دیده به جهان گشود. پدرش علی، کارگر بود و مادرش ، نرگس نام داشت. دوران ابتدایی در دبستان هاتف و دوران متوسطه را در دبیرستان دکتر نصیری با نمرات عالی به پایان رسانید. دیپلم ریاضی فنی خود را در سال 1357 که مصادف با دوران انقلاب بود دریافت نمود. در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد و حتی بارها توسط پلیس رژیم دستگیر شد ، ولی توانست با موفقیت و یاری خدا فرار کند . بعد از اخذ دیپلم به مدت یکسال برای حفظ انقلاب شبها به اتفاق دوستانش به پاسداریی در خیابانهای تهران پرداخت در سال 58 در دانشکده افسری شرکت کرده و قبول شد ولی از آنجا که به حفاظت از اسلام و به میهن خود در مقام شریف پاسداری علاقه فرافری داشت جهت خدمت و پاسداری از مملکت اسلامی در سپاه پاسداران نام نویسی و بعد از گذراندن دوره ها و امتحانات درجه پاسداری نائل گشت.

 

تا سرانجام در ماه اردیبهشت 61 تمام گردان آنها را به جبهه اعزام کردند. او نیز بارها از فرماندهان خود خواسته بود که به همراه آنان به جبهه برود ولی از آنجا که وظیفه خطیر حفاظت و معلمی را بر عهده داشت این خواسته از فرمانده ایشان رد می شد و به او گفته می شد که به وجودش اینجا بیشتر نیاز است. نهایتا توانست اجازه گرفته و خودش را به جبهه ها برساند و سرانجام بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، در شلمچه به شهادت رسید.

تلاوت سوره مبارکه الرحمن به نیت این شهید

تماس بگیرید

277 بار دیده شده مقایسه

شهید علیرضا همافر در تاریخ 25 خرداد سال 1340 در یکی از محله های جنوب تهران در خانواده ای متوسط دیده به جهان گشود. پدرش علی، کارگر بود و مادرش ، نرگس نام داشت. دوران ابتدایی در دبستان هاتف و دوران متوسطه را در دبیرستان دکتر نصیری با نمرات عالی به پایان رسانید. دیپلم ریاضی فنی خود را در سال 1357 که مصادف با دوران انقلاب بود دریافت نمود. در دوران انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد و حتی بارها توسط پلیس رژیم دستگیر شد ، ولی توانست با موفقیت و یاری خدا فرار کند . بعد از اخذ دیپلم به مدت یکسال برای حفظ انقلاب شبها به اتفاق دوستانش به پاسداریی در خیابانهای تهران پرداخت در سال 58 در دانشکده افسری شرکت کرده و قبول شد ولی از آنجا که به حفاظت از اسلام و به میهن خود در مقام شریف پاسداری علاقه فرافری داشت جهت خدمت و پاسداری از مملکت اسلامی در سپاه پاسداران نام نویسی و بعد از گذراندن دوره ها و امتحانات درجه پاسداری نائل گشت.

 

در اوائل انجام این خدمت مهم در فرودگاه مهر آباد در قسمت بازرسی انجام وظیفه می کرد. در حین انجام اینکار آنها را 2 مرتبه و هر دفعه به مدت دو ماه در جبهه سر پل ذهاب اعزام داشت. او هر بار که از جبهه می آمد درباره دوستان شهیدش صحبت می کرد و ناراحت بود که چرا او لیافت شهادت را ندارد. از آنجا ایمان به کار و علاقه زیادی به روحانیت داشت جز پاسدارانی بود که وظیفه خطیر حفاظت از ریاست جمهوری را به عهده داشت و او به مدت بیش از یکسال خدمت گزار مقامات مهم کشوری بود و از آنجا که یک روز در میان این وظیفه را به عهده داشت در کنار این کار جهت خدمت به مردم در راه خدا روز های استراحت خود را به عنوان معلم تعلیمات دینی و قران و امور تربیتی در یکی از مدارس تهران (یافت آباد) در مدرسه شهید مطهری به طور رایگان به تدریس می پرداخت و همه هفته روزهای جمعه نوجوانان را به نماز جمعه یا بهشت زهرا می برد آنچنان عاشق کودکان و نوجوانان بود که تمام وقت خود را وقف آنان می نمود. این شهید بارها با همکاری دوستانش مبالغ زیادی پول جهت تهیه لباس و کفش و سایر نیازمندی ها و جمع آوری و به خانواده های محتاج کمک پنهانی می کرد.

تا سرانجام در ماه اردیبهشت 61 (1361/02/12) تمام گردان آنها را به جبهه اعزام داشتند. او نیز بارها از فرماندهان خود خواسته بود که به همراه آنان به جبهه برود ولی از آنجا که وظیفه خطیر حفاظت و معلمی را بر عهده داشت این خواسته از فرمانده ایشان رد می شد و به او گفته می شد که به وجودش اینجا بیشتر نیاز است . بعد از اعزام دوستانش به جبهه بسیار ناراحت و غمگین بود که نتوانسته است به همراه آنها به جبهه برود تا سرانجام در تاریخ 13/2/61 او به اتفاق دو تن از هم رزمانش مرخصی گرفته و به جبهه خرمشهر اعزام گردیده است . و چون او عاشق خدا و خدا هم عاشق او بود در 19/2/61 در عملیات بیت المقدس با رمز یا علی (ع) در خرمشهر به شهادت رسید . خدماتی که این شهید به اسلام انجام داد آنقدر زیاد است که تازه بعد از شهادتش چهره واقعی اش شناخته شد شهید شاهد علیرضا همافر در تمام گفتار و رفتارش پیرو مکتب اسلام بود و همیشه می گفت امت مسلمان نباید راهی جز راهی که قران و نهج البلاغه نشان داده بپیمایند و در تمام حال پیرو فرمان امام بوده. سرانجام بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، در شلمچه شهید شد.


خاطراتی کوتاه از شهید علیرضا همافر از زبان خواهران شهید

با دزد اشتباهش گرفتیم

پدر ما مدت ها در جبهه مشغول به فعالیت بود. بالاخره برادرمان هم توانست موافقت فرماندهان خود را گرفته و خودش را به جبهه های نبرد برساند. سری دوم بود که در منطقه سر پل ذهاب به منظور جنگ با رژیم بعثی عراق حضور پیدا کرده بود. قاعدتا شب ها من و خواهر و مادرمان در خانه تنها می ماندیم. یک شب علیرضا که از جبهه برگشته بود ، ما او را با دزد اشتباه گرفتیم ، در راه به رویش بستیم و غوغایی به پا کردیم.

از هول جبهه کار دست خودش داشت.

علیرضا بسیار برای رفتن به جبهه اشتیاق داشت و …

 

برچسب:
اطلاعات کلی
نام و نام خانوادگی

علیرضا همافر

نام مستعار

نام پدر

علی

تاریخ تولد

1340/03/25

سن

21

تاریخ شهادت

1361/02/20

محل شهادت

شلمچه

شهادت در عملیات

بیت المقدس

نحوه شهادت

حوادث ناشی از درگیری

مزار شهید

بهشت زهرای تهران
قطعه 26 ردیف 40 شماره 2

درصد جانبازی

محله

بلورسازی

اطلاعات سازمانی
حوزه بسیج

محدوده پایگاه

پایگاه فعالیت

مسجد فعالیت

یگان خدمت

سپاه پاسداران

سمت و رتبه

رزمنده

رسته خدمت

حفاظت شخصیت

ویژگی های شهید
فرهنگی مذهبی

ورزشی

شغلی

پاسدار
معلم

تحصیلات

دیپلم

رشته تحصیلی

علوم تجربی

محل تحصیل

دبستان هاتف
دبیرستان دکتر نصیری

وصیت نامه شهید

اینجانب علیرضا همافر بنده ای ناچیز از بندگان خدا هستم و ميگويم كه از امت اسلامی ، از راه قرآن و نهج البلاغه و مفاتيح فاصله نگيريد. در تمام امور پيرو اسلام و سنت پيامبر (ص) و مكتب تشيع و امام باشد. به نماز جماعت رفته و خيلي دعا كنيد كه دعا خيلی مهم است. برای سلامتی امام عزيز و پيروزی اسلام دعا كنيد.

تصاویر شهید

نامه شهید به خانواده

بسمه تعالی
الله یاور ماست
خمینی رهبرر ماست

خدمت خانواده عزیزم
پس از عرض سلام امیدوارم حالتان خوب و خوش بوده و کسالتی نداشته باشید الحمد الله بنده زیر سایه باری تعالی و امام زمان (عج) و نایب بر حق او امام عزیزمان خوب هستم و ملالی نیست. باری این نامه را تند می نویسم و قصد نوشتن نامه را نداشتم ولی خواستم شما اطلاع داشته باشید و بخاطر خیلی چیزهای دیگر مجبور شدم که نامه بنویسم. من هم اکنون در مقر تیپ محمد رسول الله (ص) هستیم و در کانتینرهای انرژی اتمی هستیم و اول به اهواز رفتیم البته ما با هواپیمای سی – 130 از تهران حرکت کردیم و یک ساعت بعد به اهواز رسیدیم و به پایگاه نمونه و از آنجا به مقر تیپ محمد رسول الله آمدیم و دو شب است که در اینجا هستیم و اگر خدا بخواهد و یاری کند پیروز می شویم دیشب ساعت 8 الی صبح آتش توپخانه عراق بسیار شدید و در یک ساعت شروع به پاتک کرده که با شکست روبرو شدند البته با لطف خدا و ما آنموقع مشغول دعا بودیم و کاری دیگر نداشتیم که انجام دهیم مثل شما که با دعا می توانید در پیروزی رزمندگان شریک شوید باری مادرم ما در تهران کارها را نیمه کاره رها کردیم و به اینجا آمدیم و من به بهرام تلفن زدم و به او گفتم که کاپشن سرمه ای و ساک سرمه ای مرا به شما برساند کاپشن من دست برادر صفرعلی بود و کیف سرمه ای من در ریاست جمهوری بود البته یک اسلحه کوچک هم در آن بود که با تلفن گفتم که تحویل گردان بدهند و به بهرام نیز تلفنی خداحافظی کرده گفتم که ساک را گرفته و به شما بدهد باری پدرم را سلام برسانید که امیدوارم موفق بشود در آموزش و امیدوارم که همگی شما به نماز جماعت رفته و خیلی خیلی خیلی دعا کنید که دعا بسیار مهم بخصوص در حال حاضر که خیلی مهم است و انشالله این دعاها ما را به پیروزی مهم و نهایی خواهد رساند.
مادرم – خواهرانم – برادرم و پدرم اصلا و به هیچ وجه و به هیچ وجه و اصلا و ابدا ناراحت من نباشید و مانند بعضی ها غمگین و ناراحت و بغض کرده نباش . اصلا عین خیالت نباشد چون من که تنها نیستم و مانند آن مادر نباش که پسرش به جبهه رفته بجای دعا بنشیند و غمگین و افسرده باشد و تا به یک کسی رسید و یا تا به دوست پسرش رسید بغض کند و غمگین باشد باری پدر و مادرم کمتر ناراحت و بیشتر دعا کنید و سلام را به دیگران برسانید دیگر عرضی ندارم

خداحافظ شما باد.
ساعت 11 صبح روز 1361/02/16
علیرضا همافر


 

مدارک شهید

تصویر مزار شهید

لطفا پیش از ارسال دلنوشته خود درباره شهید موارد زیر را مطالعه و بررسی نمایید.

الف) متن دلنوشته شما قبل از انتشار در وبسایت ، به طور دقیق بررسی می گردد و پس از تایید با نام خودتان برای عموم منتشر می گردد. بنابراین خواهشمندیم در ارسال متن خود دقت نمایید.

ب) در صورتی که دلنوشته ارسالی شما دارای محتوایی باشد که بتوان روی آن کار بیشتری کرد ، با هماهنگی خودتان ، ویراستاران وبسایت از نظر ادبی آن را ویرایش نموده و پس از ایجاد شاخ و برگ مناسب ، نسبت به انتشار آن در بخش های دیگر وبسایت اقدام می نمایند.

ج) توجه نمایید که از انتشار محتوای دارای اصطلاحات و الفاظ نامناسب ، محتوای مغایر با قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران و هرگونه محتوایی که رنگ و بوی سیاسی و جناحی داشته باشد ، جدا معذوریم.

د) استدعا داریم که فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌ از‌ حدِ معمول ، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید. تنظیمات دقیق متن ارسالی شما توسط ویراستاران وبسایت انجام می گردد.

اولین کسی باشید که خاطره شهید می نویسد “شهید علیرضا همافر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نقد و بررسی‌ها

هیچ دلنوشته ای برای این شهید نوشته نشده است.